برگ و باد



مسعود رضایی بیاره

خوشه‌ی اشک

شعر یعنی غزل از چشم تو می ریزد و بس

بــوی آویشن و خــاری ز تو برخیزد و بس

 

شعر یعنی غزلی ناب تر از خــوشه‌ی اشک

بــه تمـاشای تـــو با چشم در آمــیزد و بس

 

شـعر یعنـــی کـــه نسیم نفست در دل دشت

شعله در جــان من و لالـه بر انگیزد و بس

 

شعر یعنی کــه بهــار آیــد و از عــطر دلش

خـوشه‌ای بر سر گیسوی تـو آویــزد و بس

 

شعر یعـنی کــه به ژرفــای نگاهت ، نگهم

نرم نرم از سر هر مـژه فــرو ریزد و بس


آوای سهره . مسعود رضایی بیاره

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

ایران در گام دوم Jennifer روزهاي باراني خرید اینترنتی فوستالژیک گلشن یاد جهان در هزاره سوم فروشگاه روغن های گیاهی و خراطین ریزش مو